داستان بازی revenge I
داستان بازی ما از جایی شروع می شود که، شما یک کارکتر هستید. این بازی در کشور روم ( ایتالیای امروزی ) است .
شما یک برده که خانواده اش توسط بربر ها از بین رفته اند هستید و با خود سوگند یاد کردید که انتقام خون خانواده خود را بگیرید ، شما در اوایل بازی زجر بسیاری می بینید شما توسط یک فرد ثروتمند خریداری می شوید و آن فرد ثروتمند شما را به مسابقات گلادیاتور ها می برد و شما را توسط تمریناتی سخت برای مسابقات آماده می کند. و به شهری کوچک می برد و با محل انجام مسابقات گلادیاتور ها آشنا می کند . مسابقات که آغاز شد حریفان شما به ترتیب آسون ، معمولی و سخت طبقه بندی می شود . سپس ، پس از گذشت این مراحل صاحب شما ( همان فرد ثروتمند ) پس از دیدن توانایی های بازیکن تصمیم می گیرد ، که بازیکن را به شهر رم برده و در مسابقات اصلی شرکت دهد. در این مسابقات ، کسانی حضور دارند مانند : سناتور ها ، پادشاه ، ملکه ، شاهزادگان ، فرماندهان و مردمان شهر...
بازیکن با چند نفر دیگر همراه می شود که آنها با هم یکی شده و اتحاد برده های سیاه را تشکیل می دهند . آنها گروهی
قدرتمند هستن و تمام حریفان خود را شکست می دهند، در اینجا پادشاه تصمیم می گیرد که از سربازان خود استفاده کند
و با استراتژی های مختلف آنها را شکست دهد اما پادشاه هم نیز مغلوب شد اما پادشاه نمیتوانست خود را شکست خورده
اعلام کند در همین حال یکی از سناتور ها به پادشاه پیشنهاد می دهد که از ارابه های نظامی استفاده کند پادشاه همین کار
را انجام داد ، اینکار آنها که با پیروزی پیش میرفت و تقریبا قتل عام کرده بود گروه برده گان سیاه را اما 2 نفر از بین آنها
زنده ماند . همان 2 نفر کار ارابه ها را تمام کردن . پادشاه که خیلی نگران بود مجبور شد که آنها را آزاد کند ، پادشاه
به بازیکن پیشنهاد فرماندهی نیمی از لشکر خود را می دهد برای حمله به بربر ها ، بازیکن بلاخره موقیعتی یافت برای
انتقام بازیکن که به خون آنها تشنه بود به حرکت در آمد. در راه به آنها شبیخون میزنند و حمله می کنند . در اینجا بازیکن
سربازان را در کنار هم جم می کند و حالت لاک پشتی به آنها می دهد و آنها ها را خیلی سریع آماده نبرد می کند ، سپس
جنگ آْغاز می شود این جنگ خیلی به طول نمی انجامد و تمام میشود زیرا ارتش روم 2 برابر ارتش بربر ها بوده و
رومی ها از این فرصت به خوبی استفاده کرده و آنها را به عقب می رانند. و به راه خود ادامه می دهند و در شب
اردوگاهی بر پا کردند . و صبح که آماده رفتن بودن نیرو های کمکی مبنی بر 600 سرباز سواره و 7 هزار سرباز پیاده
پس از یکی شدن دو ارتش به راه خود ادامه می دهند و سپس به بربر ها حمله کرده و آن ها را شکست می دهند و بازیکن
در جنگ آخر در نبرد تن به تن با پادشاه بربر ها پس از کشتن آن به دلیل خراش هایی که برداشته بود و خونی که از او رفته بود می میرد. و در آخر بازی می بینید که به عنوان مردی افسانه ای از او یاد می کنند و با مراسمی عظیم و با شکوه او را دفع کردند و ...
|
وبلاگ خیلی خوبی داری
با استفاده از این سایت بازدید وبلاگت رو بالا ببر که بهتر بشه
تبادل بنر و لینک هم میتونی انجام بدی
http://24ip.ir/?refer=sasan54
حتما امتحانش کن بازدهی خوبی داره واست